كتاب آسماني

ساخت وبلاگ

 

 

 

"و أنزلنا الحديد فيه بأس شديد و منافع للناس" (سوره حديد، آيه 25) "

 

و ما آهن را که در آن صلابت و محکمی شديد و منافعی برای مردمان در آن است نازل نموديم."   قرآن کريم در 5 مرحله از اهن سخن به ميان آورده ولی درباره خصوصيات آن فقط در يک مورد در سوره مبارکه الحديد بحث شده است . تا قرن 18هنوز ارزش آهن شناخته نشده بود ومهم و قابل توجه تلقی نمی‌شد تا اين که ناگهان رقابت عجيبی در ميان دانشمندان برای استخراج و استفاده بهتر از آن به وجود آمد تا آنجا که اين دو قرن اخير دوران نهضت و پيشرفت فلز اطلاق شده و دنيا منافع آن را حتما آنچنان که بايد دريافته و صدق يکی ديگر از حقايق قرآن شده است.

اين امر در خور توجه است که قرآن در ميان تمام فلزات انگشت بر روی آهن گذاشته است و از منافع آهن سخن می‌گويد و امروزه اين امر به وضوح مشهود است که آهن يکی از فلزات پرمصرف دنيای امروز است. 

فلزات سنگین جهان درون هسته ستارگان بزرگ تولید می شوند و منظومه شمسی

ساختار مناسب برای تولید فلز آهن را ندارد و فقط ستارگانی که دمای آنها به چندصد میلیون درجه می رسد می تواند آهن تولید کند در این ستاره ها وقتی مقدار معینی رسید ستارگان نمی توانند آن را در خود جای دهند و منفجر می شوند این حالت مرحله تولید نواختر نام دارد در تتیجه این انفجارشهابسنگهایی که حاوی آهن هستند در جهان پراکنده می شوند و از آنجایی که آهن درزمین تولید نمی شود نشان دهنده این است که آهن توسط شهابسنگ ها به زمین حمل شده است در قرآن کریم در سوره حدید آیه 25 نوشته شده است که:

ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسائی حق و قوانین عادلانه) نازل کردیم، تا مردم قیام به عدالت کنند، و آهن را نازل کردیم که در آن قوت شدیدی است، و منافعی برای مردم، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری می‏کنند بیآنکه او را ببینند، خداوند قوی و شکست ناپذیر است

ایرادی که به این مطلب گرفته می شود این است که گفته می شود که هسته داخلی زمین از جنس آهن است نکته ی قابل توجه این است که هیچ کس تا کنون
به هسته زمین راه نیافته است که جنس آن را مشخص کند زیرا دمای آن بسیار زیاد است و اگر هم جنس هسته از آهن باشد از زمانی که زمین بصورت یک کره داغ بود و از یک ستاره جداشده بود در آن تشکیل یافته است و آهنی که در پوسته زمین است و امروزه استخراج می شود توسط شهابسنگ ها به کره زمین حمل شده است.

چرا حدید سوره 57 قرآن است؟ چرا سوره حدید 29 آیه دارد؟ چرا کلمه آهن (حدید) در آیه 25 سوره حدید آمده است؟

  قبل از آغاز بحث چند اصطلاح شیمی را تعریف می کنیم:

 عدد جرمی : به مجموع تعداد پروتون­ها و نوترون­های هر اتم گفته می­ شود.

ابزوتوپ :به اتم­هایی از یک عنصر که فقط جرم­های متفاوت دارند، گفته می­ شود.

یون : هر ذره­ ای که دارای بار الکتریکی مثبت یا منفی باشد.

سومین انرژی یونیزاسیون : مقدار انرژی لازم برای جدا کردن سومین الکترون از اتم است که معمولاً  با واحد کیلو ژول بر مول بیان می­ شود.

 آهن در قرآن :عنصر آهن در شیمی با علامت اختصاری Fe   نشان داده می­شود و دارای 26 پروتون و 26 الکترون است. البته تعدادی نوترون نیز دارد.  در عربی به آهن، « حدید » گفته می­ شود که به حروف ابجد معادل 26 است.

 

  حدید ( به حروف ابجد )  ح : 8   د:4  ی :10  د:4  جمع آن ها 26

 در عین حال، 26 عدد اتمی آهن است و بیانگر تعداد پروتون­های هسته­ ای اتم آهن است و تعداد الکترون­های موجود در اتم آهن. تعداد پروتون ها = 26 و تعداد الکترون ها = 26

هم چنین سوره­ حدید، سوره­ شماره 57 قرآن است و 57 عدد جرمی یکی از ایزوتوپ­های پایدار آهن است.

 

  حال اگر 57 ( شماره سوره حدید و عدد جرمی آهن ) را از 26 ( حدید به حروف ابجد و عدد اتمی آهن ) کم کنیم به عدد 31 خواهیم رسید :31 =26-57

و 31 تعداد نوترون­ها در ایزوتوپ آهن با عدد جرمی 57 است.

 


کلمه­ ی آهن در آیه 25 از سوره 57 قرار دارد و تعداد کل آیه­ ها در سوره حدید برابر 29 است. اگر این دو را از هم کم کنیم ،4 =25-29  

۱-  عدد۴ تعداد ایزوتوپ­های پایدار آهن است. ۲- هم چنین عدد ۴، تعداد لایه­ های اصلی الکترونی در اتم آهن است.

انرژی یونیزاسیون آهن:برابر با ۲۹۵۷ کیلوژول بر مول  است.

 

  

اگر 29 ( تعداد آیه­ های سوره حدید ) و 57 ( شماره سوره حدید ) را به دنبال هم بیاوریم، به سومین انرژی یونیزاسیون آهن ( ۲۹۵۷ کیلو ژول بر مول ) خواهیم رسید یعنی برای جدا کردن سومین الکترون آهن و رسیدن به یون پایدار آهن، مقدار 2957 کیلو ژول بر مول انرژی لازم است.

 

 

كتاب آسماني...
ما را در سایت كتاب آسماني دنبال می کنید

برچسب : قرآن, شیمی, نویسنده : دبيرستان baharedelha2 بازدید : 55 تاريخ : جمعه 23 اسفند 1392 ساعت: 2:07

حضرت على(علیه السلام) در اواخر عمر هر شب به خانه یکى از فرزندانش مهمان مى شد، شب نوزدهم در منزل شاهزاده ام کلثوم میهمان بود، ام کلثوم(علیها السلام) دو قرص نان با کاسه اى از شیر و مقدارى نمک آورد تا حضرت افطار نماید، آن بزگوار بعد از نماز به سفره نگاه کرد، فرمود: دخترم در یک سفره دو نوع خورش حاضر کردى! مگر نمى دانى من با پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)متابعت مى کنم، اى دخترم!«هر که لباس و خوراک او در دنیا نیکوتر است روز قیامت نزد خدا وقوفش زیادتر خواهد بود» دخترم، در حلال دنیا حساب و در حرامش عقاب است. حضرت دستور داد که یکى از دو خورش را بردارد، شاهزاده، شیر را برداشت، حضرت اندکى از نان جو با نمک تناول فرمود و حمد خدا نموده مشغول نماز شد، گاهى از اطاق بیرون مى آمد و به آسمان مى نگریست وتضرع مى نمود و سوره یس را تلاوت مى فرمود، عرض مى کرد: خداوندا مرگ را بر من مبارک گردان و بسیار استرجاع مى نمود و کلمه لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ الْعَلىّ الْعَظیم را مکرراً مى فرمود.
نزدیک صبح که مى خواست به مسجد برود، مرغابیها دور حضرت صیحه زنان گرفته و بال مى زدند، حضرت فرمود: اینها صیحه مى زنند، بعد از این نوحه ها بلند خواهد شد. چون به در خانه رسید، حلقه درب به کمر بند، بند شد و دوباره باز گردید، حضرت کمر را محکم بست و فرمود: علىّ کمرت را محکم براى مرگ ببند، زیرا مرگ تو را ملاقات خواهد کرد و از مرگ نترس وقتى که تو را بخواند، نزدیک صبح روز نوزدهم حضرت وارد مسجد شد بعد از اذان به محراب رفت و به نافله فجر مشغول گردید چون خواست در رکعت اول سر از سجده بردارد شبیب بن بجره قصد قتل آن بزرگوار را کرد ولى شمشیر او به طاق خورد، ولى عبدالرحمن بن ملجم مرادى ملعون به حیله زن ملعونه کوفى بنام قَطّام در روز نوزدهم رمضان سال چهلم هجرى قمرى در مسجد کوفه با ضربت شمشیر زهرآلود فرق مبارک خورشید ولایت حضرت امیرالمؤمنین را شکافت و فرار کرد.(1)
ـــــــــــــــــ
1-حوادث الایام، صفحه
كتاب آسماني...
ما را در سایت كتاب آسماني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دبيرستان baharedelha2 بازدید : 53 تاريخ : چهارشنبه 21 اسفند 1392 ساعت: 11:17

بزرگترین مقام نزد خداوند درروز قیامت از آن کسی است که در روی زمین بیشتر به خیر خواهی و ارشاد مردم بپردازد. 

بزرگترین پاداش از آن کسی است که برای رفع نیاز خانواده اش بکوشد.

بزرگترین حق بر مرد راپدر و مادر او وبزرگترین حق بر زن را همسر او دارد.

بزرگترین عذاب در روز قیامت برای کسی است که خداوند او را در سلطنت خود شریک کرده ، ولی او در حکومتش ظلم کند.

بزرگترین همت را مومن دارد، زیرا برای امور دنیا و آخرتش همت می کند.

بزرگترین گرفتاری نادانی است.

بزرگترین بلا، ناامیدی  است.

بزرگترین خیانت ، خیانت به ملت است.

بزرگترین تسلط برخود را کسی دارد  که خشم خود را ریشه کن کند و هوا و هوسش را بین  ببرد.

بزرگترین نادانی ، نادانی انسان به امور خویش است.

بزرگترین ذلت آن است که انسان، طمعکار و حریص و وسوسه گر باشد.

بزرگترین گناه نزد خداوند سبحان، گناهی است که صاحبش آن را کوچک شمارد.

بزرگترین اشتباه دلبستگی به دنیاست.

بزرگترین معصیت مال مسلمانی را به ناحق در اختیار گرفتن است.

بزرگترین خطا نزد خداوند، زبان دروغ پرداز است.

بزرگترین مصیبت ، مصیبتی است که به دین وارد شود.

بزرگترین افسوس در روز قیامت برای کسی است که عدل را توصیف نماید ،ولی خلاف آن عمل کند.

بزرگترین برکت در ازدواجی است که هزینه اش کمتر باشد.

بزرگترین فسادآن است که بنده به غفلتِ ازخدا خشنود باشد که این فسادُ از آرزوی دراز و حرص و تکبر به وجود می آید.

بزرگترین تکبر خوار شمردن خلق و سبک شمردن و بی توجهی به حق است.

كتاب آسماني...
ما را در سایت كتاب آسماني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دبيرستان baharedelha2 بازدید : 68 تاريخ : چهارشنبه 21 اسفند 1392 ساعت: 11:11